رستا جانرستا جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

رستای دنیای ما

خنده های مستانه

جدیدا با هر صدای ما و جنگولک بازیهای ما خندهای قشنگی تحویلمون میدی. نمونه اش همین امشب بود وقتی با یسنا داشتیم دنبال کلمه برای حرف پ میگشتیم و تو صورتت حرف میزدیم جنان غش غش میخندیدی که قند رو تو دل ما سه تا آب کردی عسلکم.
11 آبان 1395

صدروزگی

زیبای من!روزها پشت هم به تندی درحال گذر است.هر روز پر از تجربه ایم باهم. تجربه های شیرین و دوست داشتنی. دستهای کوچولوت رو کشف کردی و سعی میکنی به هم برسونیشون.شست خوردنت که از دوماهگی شروع شده این روزا به اوج خودش رسیده و یه جورایی باعث کمتر شیرخوردنت شده ولی آرامشی که بهت میده رو دلم نمیاد ازت بگیرم هرچند که دکترت ازم خواسته که حتما ترکت بدم ولی مگه میشه... اصلا دمر شدن رو دوست نداری و واسه همین هم هیچ تلاشی برای غلت زدن نمیکنی و همونطور که خوابیدی تکون نمیخوری تنبلک کوچولوی من. چقدر دنیای شما دوخواهر متفاوته و این رو میشه خیلی راحت از همین نوزادی تو تشخیص داد .جس میکنم شخصیت بی نهایت آرومتر و صبورتر از یسنا داشته باشی نازنینم. امر...
10 آبان 1395
1